حمله تند روزنامه جوان به پرسپولیس و استقلال: بیتالمالخورید | عشق این جماعت فقط پول است و بس!
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۰۸۱۰۵
روزنامه جوان نوشت:همه خوب میدانیم که هم پرسپولیسیها و هم استقلالیها تا حد توا نشان پول گرفتهاند. پولهایی که حتی لیاقت درصدی از آن را هم ندارند، چراکه اگر این فوتبال را در جایی دیگر ارائه کنند باید برای آن پول هم بپردازند نه اینکه بگیرند.
حالا، اما مدعی هستند که پول نگرفتهاند، خب نگرفتهاید؛ اصلاً به جهنم که پول نگرفتهاید، بروید کار کنید و پول دربیاورید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو بیتالمالخور بزرگ به جان هم افتادهاند. پرسپولیس و استقلال باز هم شروع کردهاند به حرف زدن علیه هم و بیانیه صادر کردن. حرف حسابی هم برای زدن ندارند. فقط اینکه همدیگر را متهم میکنند که تو دولتی هستی و بیشتر میگیری و من نه؛ یک جنگ زرگری تمامعیار برای اینکه بیشتر بیتالمال را بچاپند و بیشتر از جیب مردم خرج کنند. اسمش را هم گذاشتهاند دغدغه و رضایتخاطر هوادار!
علی سامره، سرپرست استقلال همین پنجشنبه قبل طلبکارانه و پرمدعا اعلام کرد که کل حاکمیت و نظام باید برای کمک به استقلال به صف شوند، چون بازیکنان ما پول توجیبی ندارند و متعاقب آن درویش، مدیرعامل پرسپولیس هم با طلبکاری بیشتر از عشق و علاقه بازیکنانی گفت که با دریافت تمام مبلغ چندده میلیاردی قرارداد خود منت میگذارند سر همه که بدون دریافت آپشنهای قراردادشان برای دل هواداران بازی میکنند!
جالب است که این دو باشگاه بیتالمالخور بیخاصیت یکدیگر را متهم هم میکنند. سرخها میگویند آبیها تیم حکومتی هستند و آبیها مدعی هستند اگر نظام نبود تیم سرخی هم وجود نداشت. هر دو نیز مدعی هستند که طرف مقابل بیشتر از آنها چاپیده و برده است. جنگی راه انداختهاند که بیا و ببین. اما هدف هر دو یک چیز است؛ بالا کشیدن بیشتر بیتالمال و خالی کردن بیشتر جیب مردم. وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال باید خیلی ساده باشند که باز هم فریب این سیاهنمایی محض را بخورند و پول مردم را به حلقوم کسانی بریزند که در همین اتفاقات سال قبل نشان دادند چگونه گوش به فرمان رسانههای معاند برای به آشوب کشاندن کشور هستند. یادمان نرفته چگونه استقلالیها و پرسپولیسیها در صف مقدم آشوبها حضور داشتند و هر ادا و اطواری را که لازم بود درمیآوردند. پولهایشان را همان سال قبل هم گرفتند و حالا باز برای لفت و لیس بیشتر چشم طمع به بیتالمال دوختهاند.
باید به علی سامره و رضا درویش یادآور شویم که نه بازیکنان آبی جیبشان خالی است و نه قرمزها طفلکی هستند. هر کدام از بازیکنان دو تیم حداقل ۱۵ تا ۲۰ میلیارد گرفتهاند، یعنی پولی که هوادار کارگر یا کارمند دو تیم در خواب هم نمیبیند که بتواند تا پایان عمرش با حقوق کارگری و کارمندی حتی درصدی از آن را هم پسانداز کند، اما شما منت بازی کردن این مفتخوران بیتالمال را سر هوادار میگذارید!
چرا میگویید آنها به عشق هوادار بازی میکنند. کدام عشق؟ عشق این جماعت فقط پول است و بس.
چرا باید هواداری که محتاج نان شبش است و در این وانفسای اقتصادی با سیلی صورتش را سرخ نگه میدارد، نگران و ناراحت پول نگرفتن شما و بازیکنانتان باشد؟ چرا هوادار باید تلاش کند که شما و بازیکنانتان فقط برای دریافت آپشنهای قراردادهایتان چندین میلیارد پول بیتالمال را بالا بکشید؟
این جنگ مسخره عوامفریبانه را هم ببرید جای دیگری راه بیندازید که مردم دیگر فریب نمیخورند. ولی جای تأسف است که ورزش فوتبالزده ایران با مسئولان فوتبال زدهاش حتماً باز هم سر کیسه را شل میکند.
منبع: خرداد
کلیدواژه: روزنامه جوان پرسپولیس استقلال فوتبال ایران بیت المال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۰۸۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری
صبح نو روزنامه نزدیک به قالیباف در شماره امروز خود به صحب های مهدی نصیری واکنش تندی نشان داد.
این روزنامه نوشت: امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.